وحید واحدجوان

آثار گفتاری و نوشتاری

وحید واحدجوان

آثار گفتاری و نوشتاری

وحید واحدجوان

*محقق حوزه علمیه قم
*عضو هیأت علمی دانشگاه تهران

طبقه بندی موضوعی

 

 آیا روایات معصومین (ع) در مسائل و معارف اعتقادی، حجت است؟ / آیا عترت همان روایات است ؟‌

 

 

 

در احکام عملی که جای تعبّد و عمل است افزون بر قطع و اطمینان، مظنّه خاص نیز راهگشاست. لذا کلام معصومین (علیهم‏‌‌السلام) حتی اگر به صورت «خبر واحد» باشد و همراه با قراین قطع ‏آور نباشد، در مسائل عملی و فرعی، حجّت تعبّدی است. این بخش در علم اصول فقه، تبیین شده است. اما آنچه لازم است بیان شود حجیّت سخنان معصومین (علیهم‏ السلام) در بخش معارف اعتقادی است که ظن و گمان در آنها اعتباری ندارد، بلکه باید به قطع و یقین دست یافت تا نَفْس آرام بگیرد و آن را بپذیرد.

 

سخنان معصومین (علیهم‏السلام) در بخش معارف اعتقادی دو دسته است:

 

1 ـ روایاتی که در ارکان سه‏ گانه خود، دارای جزم و یقین است؛ یعنی در «اصل صدور» و «جهت صدور» و «دلالت بر محتوا» قطعی است؛ یعنی از نظر سند، خبر متواتر یا خبر واحد محفوف به قرینه قطعی است و از نظر جهت صدور نیز قطعاً می‏دانیم در صدد بیان معارف واقعی است و از روی تقیه صادر نشده است و در دلالت نیز نصّ است، نه ظاهر.

این گونه روایات، اندک است اما در این بخش، معتبر و حجت است.

اگر کسی در محضر معصوم (علیه‏ السلام) باشد و تقیه‏ ای در میان نباشد و معصوم (علیه‏ السلام) در صدد بیان واقعیت باشد، در چنین موردی سخن معصوم حجت است.

 

2 ـ روایات و ادلّه نقلی که در ارکان سه‏ گانه فوق، فاقد یقین است و در نتیجه یقین‏‌آور نبوده، بلکه تنها مفید ظن و گمان است. این گونه روایات ناظر به سه بخش است:

 

الف: معارف اصول دین، همانند اصل توحید، نبوّت و معاد و اصل وجود بهشت و جهنّم. در این گونه معارف که از اصول دین است و اعتقاد به آن ضروری است و یقین و جزم در آن معتبر است، با ادلّه نقلی ظنی نمی‏توان به یقین دست یافت و از این رو این گونه از ادلّه نقلی در این بخش حجّت نیست.

 

ب: معارفی که از اصول دین نیست تا اعتقاد تفصیلی به آنها ضروری  باشد، بلکه ایمان اجمالی درباره آنها کافی و کارساز است؛ مانند این که حقیقت عرش، کرسی، لوح، قلم و فرشته چیست. در این بخش انسان می‌‏تواند به علم اجمالی و یقین مجمل نه مفصل قانع شود.

بنابراین، در این موارد می‏‌توان به ایمان اجمالی بسنده کرد و مفاد روایت ظنّی را نیز در حدّ احتمال پذیرفت.

 

ج: معارفی که نه از اصول دین است و نه از قسم دوم، بلکه بیانگر مسائل علمی و آیات الهی در خلقت است، مانند این که آسمانها و زمین در آغاز آفرینش «رتق» و بسته بوده، سپس «فتق» و گشوده شده است.

اخبار و روایاتی که مبیّن این بخش از معارف است نه ثمره عملی دارد و نه جزمِ علمی در آنها معتبر است. در این بخش نیز روایات غیر قطعی در حدّ احتمال قابل پذیرش است، ولی حجّت تعبّدی نیست؛ زیرا ادلّه حجیّت خبر واحد راجع به مسائل عملی و تعبدی است و در مسائل علمی نمی‏‌توان کسی را بدون حصول مبادی تصدیقی متعبّد به علم کرد. 

 

نکته دیگر اینکه، اگر مطلبی از خود معصوم (علیه ‏السلام) شنیده شد و هیچ‏گونه احتمال خلاف مانند تقیّه در آن راه نداشت، در محدوده سنت، قطعی است و در همه مسائل علمی و عملی معتبر است اما اگر به وسیله راوی حدیث به ما رسید اگر شواهد داخلی و خارجی سبب حصول قطع شد باز هم در همه مسائل علمی و عملی مفید است ولی اگر به عللی مفید قطع نباشد نمی توان به وسیله آنها به یقین دست یافت.

 

چند نکته مهم

 

1. فرق است بین سخن و رفتار خود معصوم (علیه السلام) با روایت و نقلی که از گفتار و رفتار معصوم شده است. اولی قطعا حجت است اما دومی گاهی معتبر و حجت است و گاهی معتبر و حجت نیست. 

2. اکنون که در دوران غیبت معصوم به سر می بریم (و این دوران، به واقع، دوران ظلمت است) با روایت و نقل، سر و کار داریم نه خود عترت.

3. برخی تصور می کنند قرآن و عترت (ثقلین) یعنی قرآن و روایات! در حالی که قرآن و عترت (ثقلین) یعنی قرآن و شخص معصومین علیهم السلام. لذا تفاسیر قرآن کریم و نیز روایاتی که از عترت به دست ما رسیده، غیر از خود قرآن و عترت است. تفاسیر و روایات، گاهی معتبر و گاهی غیر معتبرند در حالی که قرآن و عترت همواره معتبرند.

4. کسانی که عترت را با روایات نقل شده از عترت، یکی می پندارند، دین شناس نیستند.

5. بارها نوشته شد که همچنانکه رای مفسر، فقیه و متکلم متشرع در برابر رای قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن‌ها از قرآن و روایات محسوب می‌شود؛ یعنی فقیه و مفسر متشرع می‌‌‌گوید من آیات قرآن و روایات را طبق ضوابطی که دارم، چنین می‌‌فهمم، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رای قرآن یا اهل‌بیت: این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است.

 

درست است که قرآن کریم و روایات معصومین: بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل‌بیت:؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد و حتی برخی از امور اهل‌بیت: به تعبیر خودشان صعب مستصعب (بسیار دشوار) است.

 

همه فرق اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن‌ها، راه حقّ را پیموده‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده‏‌‌‌اند؟!

 

همه شیعیان دوازده امامی با گرایش‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل‌بیت تمسک می‌کنند. آیا همه، در هر مساله‌ای واقع را ادراک کرده‌اند؟

 

هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می‌‌کند. از این‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند.

 

نظرات  (۳)

سلام علیکم

به روز رسانی اخبار فلسفی و عرفانی.

BAERFAN.BLOGFA.COM

یا حق

پاسخ:
سلام
الحمدلله

سلام اگر روایات عین عترت نیست چرا نقل قرآن عین قرآن باشد؟ مگر روایت قرائت معمول ومتداول از قرآن که همان حفص از عاصم باشد چقدر راوی دارد راویان این قرائت از بعضی احادیث متواتر ما کمترند؟؟؟؟؟

لطفا به سوالم جواب دهید

پاسخ:
با سلام

1. کلمات و الفاظ قرآن کریم، دقیقا همان کلمات و الفاظی است که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده است و هیچ کم و زیادی در این کلمات رخ نداده و نخواهد داد. این مساله در قرآن کریم، ضمانت شده است.

2. بحث قرائت غیر از کلمات و الفاظ است. قرائت یعنی فلان کلمه را فلانی چنین قرائت کرده و دیگری چنان. قرائت هم اگر مستند و معتبر نباشد، حجت نیست همچنانکه بیشتر قرائت ها حجت نیستند. بلکه در قرآن کریم قرائتی حجت است که متواتر باشد. (حتی برخی از مراجع، نظرشان این است که نماز را بدون قرائت مشهور، نمی توان خواند چون قرائت های غیر مشهور، معتبر و حجت نیستند.)

3. قرائت حفص از عاصم، چون متواتر در متواتر در متواتر است حجت است. یعنی از صدر اسلام تا به حال، قرائت متواتر بین مسلمانان، همین قرائت بوده است. حفص از عاصم، قرائت مشهور و متواتر را قرائت کرده است و قرائتش مانند قرائت های دیگران، اجتهادی نبوده است. این مساله را در کتابهای علوم قرآنی، به خصوص کتاب التمهید مرحوم آیت الله معرفت، پی گیری کنید. بله اگر پشتوانه این قرائت هم تنها یکی دو نقل می بود حجیتش مخدوش می شد.
تاکید می شود که متنی به تواتری قرآن کریم نداریم و خود این مساله، معجزه است.

4. متن قرآن همان متن نازل شده بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است بدون کم و زیاد. اما این سخن بدان معنا نیست که فهم از این متن، همان نظر قرآن، خدا و پیامبر باشد. به همین خاطر عرض شد که تفاسیر و برداشت ها از همین متن الهی، گاهی معتبر و گاهی غیر معتبر است. به بیان دیگر، برداشت ها و تفاسیر انسان های غیر معصوم از متن قرآن کریم، عین قرآن و مراد قرآن نیست. گاهی معتبر و گاهی نامعتبرند.

5. مضاف بر اینکه ایراد شما اگر وارد باشد -که نیست- عینیت روایات با عترت را نمی تواند اثبات کند. چون حتی اگر حدیثی به صورت متواتر وارد شده باشد به لحاظ سند، مطمئن هستیم که از معصوم نقل شده است اما در دلالت و فهم آن جمله و روایت، گاهی فهم ها معتبر و گاهی نامعتبر است.
یعنی صرف نقل قطعی کلامی از معصوم، دلیل بر این نیست که فهمی که از آن نقل داریم نیز معتبر است. (دقت کنید)

6. نقل روایت در تفسیر یک آیه، نیز همین حکم را دارد. اولا سندش باید معتبر باشد و ثانیا بعد از اینکه ظن معتبر با اطمینان پیدا کردیم که روایت از معصوم است، فهم و درایت آن روایت هم گاهی معتبر و گاهی نامعتبر است.

به همین خاطر است که علما، فقها، متکلمان و .... از همین آیات و روایات، مطالب متفاوتی می فهمند و اگر روشمند باشد عیبی ندارد. نظر متخصص برای خودش و غیر متخصصانی که از نظر او تبعیت می کنند حجت است. اما برای متخصصان دیگر، حجت نیست.

موفق باشید
سلام و ممنون از بزرگواری تان ئ خیلی تشکر از جواب خوب و عالمانه تان خداوند  شما را از گزند حوادث روزگار حفظ فرماید.با اجازه تون باز هم مزاحم خواهم شد 
پاسخ:
سلام

همیشه موفق باشید


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی