وحید واحدجوان

آثار گفتاری و نوشتاری

وحید واحدجوان

آثار گفتاری و نوشتاری

وحید واحدجوان

*محقق حوزه علمیه قم
*عضو هیأت علمی دانشگاه تهران

طبقه بندی موضوعی

در روایت آمده است که هر کس فاطمه را بشناسد شب قدر را شناخته است. حقیقت شب قدر و رابطه آن با انسان کامل، از مسائل پیچیده و سنگینی است که باید در سیر معراج معارف به آن دست پیدا کرد. به مناسبت ایام فاطمیه، به تبیین اجمالی این مساله می پردازیم.

 

 

 

1. علامه حسن زاده آملی می نویسد: به حضور استاد آیة الله حاج شیخ محمد تقى آملى رسید‏م و در فهم لیلة القدر ابراز حاجت نمودم و از ایشان مدد خواستم. در جوابم فرمودند: «در آن روایتى که امام صادق، جدّه‏‌اش فاطمه‏ زهرا را لیلة القدر خوانده است دقّت کنید» (هزار و یک کلمه ؛ ج‏3 ؛ ص45)

 

2. برای قدر، معانی لغوی متعددی از جمله اندازه گیری، منزلت، جایگاه، تنگ کردن و در مضیقه قرار دادن ذکر شده و در اصطلاح، شب قدر، شب تقدیر مقدرات است که بسیار ارزشمند و دارای منزلت و جایگاه بسیار رفیعی است.

البته حقیقت شب قدر در آنچه گفته شد خلاصه نمی شود، بلکه حقایقی ورای این حقیقت وجود دارد که باید در سیر معراج معارف به آن دست پیدا کرد. این مطلب بر اساس بیان خداوند متعال است که فرمود: «و ما ادراک ما لیلة القدر» این تعبیر بیان می‌کند درک حقیقت شب قدر از عهده هر کسی بر نمی‌آید.

 

3. آنچه در معنای شب قدر گفته می‌شود، بر اساس فهم عرف مردم است و نه بر اساس حقیقت شب قدر. لذا باید برای درک حقیقت شب قدر عمیق تر اندیشید و سیر کرد. امام صادق علیه السلام در حقیقت شب قدر - به نقل تفسیر فرات کوفی - می‌فرماید: «اللیلة فاطمة و القدر الله فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد أدرک لیلة القدر» حقیقت لیلة القدر حضرت فاطمه است هر کسی وی را درک کرده و بشناسد، شب قدر را درک کرده و شناخته است. این فرمایش امام، یک رمز و کد برای اهل معرفت و معناست.

 

4. در آیه شریفه «انا انزلناه فی لیلة القدر» لفظ «فی» دلالت بر ظرفیت می کند. یعنی ما قرآن را در ظرفی به نام «لیلة القدر» نازل کردیم.

از طرفی، ظرف در ظرف زمان خلاصه نمی شود، بلکه شامل ظرف مکان مادی و مکان معنوی نیز می شود.

لفظ «فی» در این آیه علاوه بر ظرف زمان، بر ظرف مکان معنوی نزول قرآن، یعنی حقیقتی که قرآن را در خود جای داده است و با آن اتحاد و یگانگی برقرار کرده و عین قرآن شده است دلالت می‌کند و آن حقیقت، چیزی جز حقیقت انسان کامل که قرآن ناطق و عین قرآن است، نیست.

بنابراین انسان کامل، به تمامه، شب قدر است و جمله امام صادق (ع) درباره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با این صورت بندی و این تفسیر، قابل فهم است.

 

5 «لیله» که به معنای شب در برابر روز است، حقیقتش خفا، اختفا، فقر، فقد و فنا در برابر نور، روز و ظهور است.

این کلمه اشاره دارد به حقیقتی که در برابر حق تعالی، فقر محض و فانی است و خودبینی ندارد و به اعتباری خودی در کار نیست و انسان کامل در برابر حق، این گونه است. یعنی شیء ثانی در برابر حق نیست، بلکه خلیفه و مظهر اوست، لذا اطاعت از او، عین اطاعت از خدا و عصیان در برابر او، عصیان در برابر خدا و بغض و حب او، عین بغض و حب خداوند است.

ما این معانی را از کلمه «لیله» می‌فهمیم که مفید معنای خفا و ستر است و این لیله به «قدر» اضافه شده که به معنای منزلت است و این «قدر» چیزی جز «حق» نیست که عین قدر و منزلت و بزرگی است، چون خدا ، عین عظمت است و «لیله» به معنای انسان کاملی است که به این حقیقت اضافه شده است.

هذا ما افاده شیخنا العارف، آیة الله حسن الرمضانی

 

6. انسان کامل، هدف خلقت است لذا به همه عالم می ارزد. همه خوبی های عالم در انسان کامل، جمع است. مظهر اسم الله است و با دیگران گرچه میلیاردها نفر باشند قابل مقایسه نیست. بر این اساس، عمق مصیبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ادراک می‌شود.

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک

نظرات  (۱)

۰۱ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۱۳ امیررضا میرزایی
سلام خدمت جناب واحد جوان عزیز                                               با تشکر از زحماتی که در راه احیا معارف حقه میکشید مدتی است که سوالی ذهن من رو مشغول کرده و اون اینکه:غلو که در روایات به شدت نهی شده مصداقش چیه؟ من قبلا فکر میکردم این مطالبی که در مورد مقامات انسان کامل گفته میشه رو به امام نسبت دادن همون غلوه ولی با بررسی دقیق تر فرمایش عرفا و برخی احادیث فهمیدم غلو این نیست و من الان نمیدونم مصداق غلو در روایات مذبور چیه؟ ضمن این که ظاهرا برداشت متقدمین از اصحاب مثل جناب شیخ طوسی و صدوق و غیره از رجالیان از غلو صحیح نیست (طوری که من فهمیدم) باتشکر از شما
پاسخ:
با سلام

غلو، تجاوز کردن از حد و اندازه است و تجاوز کردن و یا فراتر گذاشتن از اندازه و جایگاه در هر چیز، غلو است.

غلو دارای مراتبی است:

1. غلو در مرتبه و مقام الوهیت و خداوندی. یعنی کسی معتقد به الوهیت ائمه باشد.

2. غلو در مرتبه و مقام نبوت و پیامبری. یعنی کسی معتقد باشد که ائمه، نبی و پیامبر اصطلاحی اند یا معاذ الله، مرتبه آنها بالاتر از مرتبه رسول الله صلی الله علیه و آله است.

3. غلو در خصوصیتی از خصوصیات مرتبط با صفات و افعال خداوند. یعنی کسی معتقد باشد که ائمه، مستقلا و بالاصاله، دارای صفتی از صفات الهی یا خصوصیتی از خصوصیت خداوند هستند.


اما اگر کسی ائمه را، انسان کامل، و مظهر و آیت خداوند بداند هیچ غلوی مرتکب نشده بلکه عین امام شناسی است. فرق بین ظاهر و مظهر و صاحب آیت و آیت، فرق بین خدا و مخلوق است. انسان کامل، صفات و افعال خداوند را بالمظهریه و الظلیه دارد نه مستقلا و بالاصاله. زیارت جامعه کبیره، مصداق بارز این مساله است. بنابراین، ائمه معصومین علیهم السلام همه صفات پسندیده خود را باذن الله دارند نه مستقل.... (دقت کنید).

 

موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی